Question                    | 
                
                    Answer                    | 
            |||
|---|---|---|---|---|
| 
     متمایز  
 | 
     متفاوت/ جداشده  
 | 
|||
| 
     چشمگیر  
 | 
     جلب توجه / پراهمیت/باارزش  
 | 
|||
| 
     دگرگون  
 | 
     تغییریافته /به شکل دیگر درآمده  
 | 
|||
| 
     زمینه ی  
 | 
     حوزه  
 | 
|||
| 
     فلسفه  
 | 
     جستجو خرد دانش  
 | 
|||
| 
     کار افرین  
 | 
     ایده پرداز/خلاق نوآور  
 | 
|||
| 
     کار افرین  
 | 
     ایده پرداز/خلاق نوآور  
 | 
|||
| 
     هیچان  
 | 
     احساس شدید  
 | 
|||
| 
     همه گیر  
 | 
     کسترش سریع  
 | 
|||
| 
     موانع  
 | 
     چیزهایی که جلو پیشرفت حربانجام کاری را می گیرند  
 | 
|||
| 
     ایجاد  
 | 
     ساختن /وجود اوردن  
 | 
|||
| 
     اجتماعی  
 | 
     مربوط به جامعه/وابسته به اجتماع  
 | 
|||
| 
     دسترسی  
 | 
     دست یافتن به چیزه /توانایی رسیدن به یک منبع  
 | 
|||
| 
     شاهد  
 | 
     شخصی که چیزه را مشاهده کرده و می تواند شهادت دهد  
 | 
|||
| 
     معمولی  
 | 
     عادی  
 | 
|||
| 
     ارئه ی  
 | 
     عرضه کردن/ پیشنهاد دادن  
 | 
|||
| 
     توجه  
 | 
     دقت کردن  
 | 
|||
| 
     قانون  
 | 
     قاعده / اصولی که برای رفتار یا فعالیت های خاص تعیین شده اند  
 | 
|||
| 
     خدمات  
 | 
     "کمکها" یا "فعالیتهایی است که به منظور رفع نیازها یا راحتی دیگران انجام میشود.".  
 | 
|||
| 
     رفع  
 | 
     از بین بردن / حل کردن / برطرف کردن  
 | 
|||
| 
     تصمیم گیری  
 | 
     انتخاب یک گزینه از میان چندین امکان یا راه حل  
 | 
|||
| 
     معتقد  
 | 
     به فردی اشاره دارد که به چیزه باور دارد  
 | 
|||
| 
     پابرجا  
 | 
     ثابت  
 | 
|||
| 
     به کار گیری  
 | 
     استفاده کردن  
 | 
|||
| 
     راهکار های  
 | 
     روش /راه حل  
 | 
|||
| 
     ایده  
 | 
     فکر اندیشه  
 | 
|||
| 
     اشاعه  
 | 
     کسترش دادن / پخش کردن  
 | 
|||
| 
     در واقع  
 | 
     ان چه که به طور واقعی وجود دارد  
 | 
|||
| 
     فرایند  
 | 
     روند  
 | 
|||
| 
     کلیدی  
 | 
     مهم /حیاتی /اساسی  
 | 
|||
| 
     مرتبط  
 | 
     پیوسته /متصل /ارتباط  
 | 
|||
| 
     عامل  
 | 
     سبب /علت  
 | 
|||
| 
     تمام عیار  
 | 
     کامل /بی نقص  
 | 
|||
| 
     خودکار  
 | 
     چیزه که به طور خود به خود و بدون نیاز به دخالت دستی انسانی عمل میکند  
 | 
|||
| 
     مجموع  
 | 
     جمع شده  
 | 
|||
| 
     تعامل  
 | 
     ارتباط یا همکاری متقابل  
 | 
|||
| 
     تقریبأ  
 | 
     نزدیک به / حدودأ  
 | 
|||
| 
     ارزیابی  
 | 
     اندازه گیری  
 | 
|||
| 
     انتظار  
 | 
     منتظر ماندن  
 | 
|||
| 
     معجزه  
 | 
     یک عمل خارق العاده و غیر طبیعی است  
 | 
|||
| 
     وضع  
 | 
     حال  
 | 
|||
| 
     هدیه  
 | 
     چیزه که به عنوان محبت قدردانی یا احترام به کسی داده می شود  
 | 
|||
| 
     نسخه  
 | 
     کپی یا نمونه  
 | 
|||
| 
     تمرکز  
 | 
     جمع کردن توجه یا انرژی بر روی یک موضوع خاص است  
 | 
|||
| 
     معکوس  
 | 
     برعکس  
 | 
|||
| 
     اقساط  
 | 
     به معنای مبالغ یا قسمت های مشخص از یک بدهی است که تدریج و در طول زمان پرداخت می شود  
 | 
|||
| 
     فراخواندن  
 | 
     دعوت کردن. /خواستن /افراد حضور در مکانی خاص یا برای انجام یک کار خاص  
 | 
|||
| 
     بسیج  
 | 
     فراخواندن  
 | 
|||
| 
     اتو  
 | 
     معنای دستگاه برقی  
 | 
|||
| 
     اجاره  
 | 
     معنای برای استفاده موقت از چیزی در ازای پرداخت مبلغی است  
 | 
|||
| 
     گالری  
 | 
     فضایی است که در آن آثار هنری مانند نقاشی ها مجسمه ها عکس ها نمایش داده می شود  
 | 
|||
| 
     منبع اگاه  
 | 
     معنای ٫٫افراد یا منابعی است که اطلاعات دقیق و موثق درباره یک موضوع خاص دارد  
 | 
|||
| 
     موثق  
 | 
     قابل اعتماد / صحیح و معتبر  
 | 
|||
| 
     منابع /منبع  
 | 
     به معنای جایی است که چیزه از آن جا به دست می آید یا منشا چیزی است  
 | 
|||
| 
     بلافاصله  
 | 
     بدون تأخیر/فورأ  
 | 
|||
| 
     همایش  
 | 
     تجمع یا گردهمایی  
 | 
|||
| 
     تبادل  
 | 
     مبادله/ تعویض  
 | 
|||
| 
     پروژه  
 | 
     طرح /برنامه ای   یک کار فعالیت بزرگ و برنامه ریزی شده یک کار فعالیت بزرگ و برنامه ریزی شده 
 | 
|||
| 
     آگاهی  
 | 
     دانایی و اطلاع از موضوعات یا مسایل  
 | 
|||
| 
     پیشرفت  
 | 
     حرکت به سمت بهبود و بهتر  
 | 
|||
| 
     دقت  
 | 
     توجه زیاد به جزئیات یا انجام کاری با صحت  
 | 
|||
| 
     مطمئن  
 | 
     کسی که یقین یا اطمینان به چیزه دارد  
 | 
|||
| 
     صمیمیت  
 | 
     صداقت صراحت در روابط  
 | 
|||
| 
     پذیرش  
 | 
     قبول کردن /پذیرفتن  
 | 
|||